27) پایه های ولایت فقیه

ساخت وبلاگ

" اصل ولایت فقیه در این دوران تلخ و روزهای تاریک پایه های اخلاق، انسانیت، اقتصاد و سلامت اجتماعی را برای دوام و پایداری هر چه بیشتر خود نشانه گرفته است"

پس برای رهایی از این ساختار خطا بهتر است ما نیز این اصل و علل جان گرفتن و به صدر نشینی آن را بدانیم تا از گزندهای آن در امان مانده و راحت تر بتوانیم از آن رهایی یابیم.

این اصل بر چهار پایه استوار است.

1_ نخبه کشی: که به هر نوع طرد یا حذف نخبه از اجتماع پیرامون خود و جلوگیری از تاثیر اجتماعی فکر و نظر او در سطوح عمیق و وسیع درهم عصران خود اطلاق و به سابقه یک جا نشینی و تشکیل اجتماعات بشری بر می گردد و شیوه ای زشت و خطا است که اغلب توسط سلاطین و حاکمان به کار گرفته شده و در کشوری مانند ایران که سابقه زندگی اجتماعی و حکومت داری در آن به اندازه سابقه یک جا نشینی بشر است رسمی دیرینه و شیوه ای پر سابقه و دارای ابعادی گوناگون است

2_ اقتصاد ربوی: ریشه در بی هنری و ناتوانی افراد در کسب درآمد از طریق فعالیت های یدی، حرفه ای،تخصصی وهنری دارد و در دین مبین اسلام نیز موکدا به پرهیز از آن تاکید شده تا جایی که این عمل را هم برای ربا دهنده و هم برای کسی که ربا می گیرد حرام دانسته اند. اما شاهدیم پس از انقلاب 57 که روحانیون به زور اسلحه و با نخبه کشی به حکومت رسیدند و پسوند اسلامی را به جمهوریت نظام سیاسی به مدیریت خود وصل کردند. اقتصاد ربوی تحت لوای بانک داری اسلامی به اقتصاد ایران تحمیل شد و روز به روز در کنار شیوه های مکمل برای تضعیف توان اقتصادی مردم برای پوشش بارناکارآمدی حاکمان اسلامی قوت گرفت وهم اکنون تورم افسار گسیخته ای را بر زندگی مردم سر بار کرده است

3_ عدم شفافیت: در شفافیت و نظم است که خطا ها مشخص و برطرف کردن آنها امکان پذیر می شود. ولی در حکومت اسلامی که اصل و اساس آن برفقیه پروری است مسلم است که شفافیت پایه های آن را می لرزاند و مبارزه با شفافیت وایجاد بی نظمی توسط حکومت یکی از راه های ماندگاری آن خواهد بود

4_ تفرقه بینداز و حکومت کن: این شعار بر می گردد به دوران امپراطوری انگلیس که این دولت برای داشتن مستعمرات بیشتر و اعمال نفوذ در حکومت ها از آن برای پروراندن دست نشانده ها و عوامل نفوذی خود استفاده می کرد و راه ماندگاری آنها را با آموزش شیوه های مختلف برای ایجاد تفرقه در مردم به آنها آموزش می داد و از آنجایی که نفت ایران گنجی نبود که بتوان چشم حریصی چون چشم دولت کریمه انگلیس در اوج قدرت را بر روی آن بست که با جنبش ملی شدن صنعت نفت که توسط دکتر مصدق به موفقیت رسید داشت از کفش خارج می شد. پس این دولت سریعا با توجه به نفوذ مذهب در جامعه ایران و سست بودن پایه های تفکرمذهبیون در مقایسه با رشد و توسعه علوم انسانی در غرب در جهت تطمیع و خریدن آنها اقدام کرد و نفوذی هایی برای نفوذ در عقاید و افکار قشر موجه و ساده اندیش که جمعیت زیادی از آخوندها را شامل می شد به ایران و درون حوزه های علمیه فرستاد و با این شیوه انقلاب مردم ایران در سال 57 را به مسیر انحرافی و جایی که نفوذ خود را بر منابع نفتی و سرزمینی این مرز و بوم حفظ کند کشانید

تا اینجا ما چهار پایه ای که اصل ولایت فقیه بر آن بنا نهاده شده را شناختیم و اینجاست که شما مخاطب گرامی حق دارید این مطلب را مطرح کنید که ما می خواهیم از این همه ظلم و ستم فقیهان رها شویم و شناخت این پایه ها چه کمکی به ما می کند؟

پاسخ: بیایید با نگاه دکتر علی شریعتی که تطابق سه عامل مهم زر و زور و تزویر برای پیشرفت مقاصد کسانی که می خواهند از راه سوء استفاده از دین روزگار بگذرانند را مطرح می کند پیش برویم و یک معادل سازی جدید با این چهار پایه نگهدارنده اصل ولایت فقیه داشته باشیم.

_ نخبه کشی را می توانیم معادل زور در نظر بگیریم

_ اقتصاد ربوی را معادل سازیم با زر مفت و مجانی برای آنان که با تن پروری آشنایند و اهل کار و تلاش نیستند و در نتیجه ریسک مرگ و میر نیز در آنها بسیار پایین است

_ و شعار تفرقه بینداز و حکومت کن را معادل پرده تزویر و ریایی بدانیم که آخوندها در آغازین روزهای پیروزی انقلاب 57 به راحتی می توانستند چهره و مقاصد خود را پشت آن بپوشاند و خود را برحق جلوه دهند

نتیجه گیری:

_ نگاه دقیق به واقعیت ها در تشخیص درست ما نسبت به مسئله و راهکار مناسب و کارآمد بسیار موثر است

مثال: در انقلاب 57 مردم به دلیل رهایی از سلطه نظام پادشاهی به دلیل مبارزاتی که در زمینه مشروطه خواهی ناکام مانده بود و تا آن زمان نتوانسته بودند قدرت شاه را محدود کنند به هوا و هوس رسیدن به دموکراسی و بدون داشتن برنامه مشخص و مدونی به خیابان ها ریختند و نظام سیاسی موجود را به قول خودشان سرنگون کردند و به ظلم و ستم همه جانبه فقیهان گرفتار شدند چون درک درستی از واقعیت های اجتماعی خودشان و توانی هاشان در اداره مملکت در نبود شاه نداشتند.

_ حرکت و تلاش عاقلانه نتیجه بخش خواهد بود چون مشت های گره کرده و دهان های باز را به راحتی می توان اجیر کرد

مثال: در مواجه با فقیهان حکومتی شما با عده ای مواجه هستید که در امنیت کامل جانی و اقتصادی قرار دارند وبدون داشتن هیچ گونه دغذغه و مانعی به راحتی حق دست بردن در خزانه و توزیع ذخایر ملی را بین خود و مزدوران خود دارند و این نگاه تیزبین و دقیق شماست که شما را متوجه این مطلب می سازد که این فقیهان حکومتی حتی قدرت این را ندارند که به نفع خود کاری کنند و نه تنها در دشمنی با مردم در تلاش بی وقفه اند که تقریبا خود را با این تصمیمات خودخواهانه در کنار روحیه متکبرانه در بن بستی انداخته که یک گدا، دزد یا یک شرور قمه کش می اندازد. یک آخوند حکومتی که به غلط در یک نظام آموزشی فرمایشی نام فقیه گرفته است و پس از چند دوره خالص سازی به جرات می توان گفت اکثریت قریب به اتفاق مجلس خبرگان را شامل می شوند قبل از ورود به این حرفه عزت نفس خود را با شکستن حریم های اخلاقی و انسانی و نشنیدن صدای درونی وجدان خود له کرده است و شما نمی توانید هیچ انتظاری از او برای بهبود بخشیدن به اوضاع اجتماعی داشته باشید

_زندگی یک جریان است که هر لحظه شما باید آمادگی گرفتن بهترین تصمیم را طی فرایندهای مختلف آن داشته باشید تا بتوانید بهترین بهره را از آن بگیرید وبرای گرفتن تصمیمات بهتر باید فکر قوی و اندیشه منعطف پذیرتری داشته باشید و در این راه انواع فعالیت فکری و مطالعه و مرور تجربیات دیگران سبب چابکی و فعال بودن ذهن شما وقدرت تصمیم گیری قوی تر وبهتر شما خواهد شد. برگشت به گذشته ومرور آن نیز یکی از راه های تقویت این قدرت است به شرط اینکه به منظور پند گرفتن و برداشت تجربیات کارآمد آن باشد نه سرزنش خود و سلب اعتماد به نفس و عزت نفس از خود و دیگران

مثال: در انقلاب 57 هر چند جامعه ایران دچار یک نظام سیاسی بنیادگرای توتالیتر شد ولی جامعه ایران به خوبی مسئولیت اتفاقاتی که افتاد را پذیرفت و به پای تمامیت ملی در مقابل به هوس افتادن همسایگانی که بازیچه دست قدرت های بزرگ آن زمان شده بودند جانانه مقاومت کرد و آنها را به درستی سر جای خودشان نشاند و و ارزش های اخلاقی و دینی مفیدی که با اوج گرفتن و در هیجان دستاوردهای صنعتی یکی یکی به کنار زده می شدند وهنری که رو به ابتذال داشت ایستاد و تجربه موفقی را در حفظ جایگاه و پایگاه اهل معنا پیش روی جهانیان گشود.

خلاصه اینکه: جامعه ایران را می توان از دست حکومت تمامیت خواه فقیهان نجات داد.

_با ایستادن تمام قد پشت نخبگان و حمایت همه جانبه از آنها

_ حفظ انسجام اجتماعی بر علیه زیاده خواهان حکومتی

_ توقع شفافیت ورعایت نظم و انضباط و اجرایی شدن آن در همه سطوح حاکمیت

_ و مخالفت جدی با نظام بانکداری ربوی که در پشت ویترین بانکداری اسلامی مخفی شده است

به امید آن روزها در آینده ای بسیارنزدیک

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم اسفند ۱۴۰۲ ساعت 15:4 توسط شب شکن  | 

آیا مایلید عینک تون را عوض کنید ؟...
ما را در سایت آیا مایلید عینک تون را عوض کنید ؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 629khordad13880 بازدید : 20 تاريخ : پنجشنبه 9 فروردين 1403 ساعت: 22:05