آخرین مطالب
امکانات وب
" چون هدف آنها معنا بخشی به زندگی مردمان زمین با ایجاد عزت و اعتماد به نفس و نظم و آرامش و آسایش در زندگی اجتماعی پیروان خود است"
در چهل و پنجمین سالگرد انقلابی در ایران هستیم که پس از در گیری های خونین بین انقلابیونش سرانجام منجر به چسبیدن اسلامی به دنبال جمهوریت آن شد که نه تنها موجب تحولاتی در منطقه خاورمیانه یعنی خاستگاه ادیانی چون یهودیت، مسیحیت و اسلام شد که بر تحولات سیاسی دیگر مناطق دنیا نیز تاثیر گذاشت. اسلامی تمامیت خواه که جز به قدرت تام در دسترسی به خزانه و بذل و بخشش مطابق نظر رهبری و فقهای پشتیبان ایشان و حذف و عزل و نصب های مطابق میل رهبری مطلقه به کمتر از آن راضی نبود و نشد و در طول این چهل و پنج سال نه تنها به ایرادات اساسی چون " دور و تسلسل" که نظریه پردازان دلسوز در بدو شکل گیری آن مطرح کردند توجه نکرد بلکه با به قدرت گرفتن بیشتر حتی صورت مسئله آن نیز از کتاب ها پاک شد و آنقدر خالص سازی در آن صورت گرفت که هم اکنون به اوج یک دستی در انواع فساد و به ته بن بست سرمستی قدرت افتاده است و در یک نگاه به گذشته چهل و پنج ساله اش به راحتی می توان ادعا کرد که اصل ولایت فقیه در واقع دقیقا همان تعریف بنیاد گرایی دینی را به منصه ظهور گذاشته است(1)
از آنجایی که هر چقدر بخش مطالعاتی و نظری طرح ها و برنامه ها قوی تر باشند به نتیجه آنها می توان امیدوارتر بود، پس در یک فرایند بازبینی معکوس می توان به این نتیجه رسید که شور و هیجان طلبگی و شوق رسیدن به قدرت جلوی دیده واقع بین طرفداران اصل ولایت فقیه را در اوایل انقلاب 57 گرفته بوده است به طوری که حتی متوجه نبودند که دادن این همه قدرت به یک فرد انسانی آن هم در حوالی مذهب نه تنها با فلسفه بنیادین ادیان مخالف است که در آینده نزدیک منجر به یک دیکتاتوری بسیار خطرناک به همدستی معممین خواهد شد که فساد سراپای آن را فرا خواهد گرفت تا جایی که سبب دین گریزی یک پارچه مردمی خواهد شد.
" چقدر خوب بود ما آدمیان به وقت توانایی به قدرت تفکر و اصل اندیشه و اخلاق پایبند می بودیم تا نه تنها وجدانی بیدار و آگاه را همواره به عنوان محافظی در برابر خطا و اشتباه حفظ کنیم که ماحصل زندگی و تراوشات فکری مان آداب و رسوم و سننی در جهت تسهیل زندگی مردم و در راستای صلح و آرامش در زمین باشد نه در جهت ایجاد مشکلاتی نفس گیر و جنگ و درگیری های خونین و کشته سازی صدها هزار نفری و آوارگی میلیون ها انسان بی گناه"
برای روشن شدن مطلب و به عنوان نمونه یک طراحی موفق را مثال می زنم:
آیا تاکنون به طور دقیق به اثرات بازی فوتبال توجه کرده اید؟
این بازی در سطح فردی نه تنها سبب قوی شدن بدن و عضلات آن می شود که سبب نشاط و شادابی روحی نیز می گردد. اما جنبه های اجتماعی آن بیشتر از جنبه های فردی اش موثر و تاثیر گذارند زیرا در این بازی نه تنها بازیکنان یاد می گیرند که چگونه به صورت گروهی و تیمی فعالیت کنند و جایگاه خود را به درستی در بازی بشناسند و به صورت حرفه ای نقش آفرینی کنند که در سطح بین المللی نیز تفوق تکنیکی و تاکتیکی خود را جلوه گر ساخته بدون اینکه قصد جان و مال و امنیت دیگری کنند. در حالی که واقعیت های زندگی روزمره را نیز همواره در مقابل چشم بینندگان خود به نمایش می گذارد. مانند قانون عدم قطعیت که خوب به ما می فهماند قرار نیست همواره تیم هایی خاص در صدر بمانند چون امکان دارد تیم هایی با سرمایه گذاری و توجه بیشتر به بازیکنان خود و تمرین های حرفه ای تر بتوانند جای تیم های برتر را بگیرند. درست مانند این واقعیت که قرار نیست قوم یا مردمان سرزمینی همواره بهترین نوع زندگی و امنیت و رفاه را از آن شهروندان خود کرده و مدام این برتری جای خود را به مردمان سرزمین هایی می دهد که بیشتر در زمینه ارتقای سطح فرهنگ و بینش و نگرش خود به زندگی کوشیده اند و حتی اگر در جایی از زمین سابقه تمدنی طولانی وجود داشته این مربوط به مردمان زمانه خود بوده و کلید سعادت و بهروزی مردمان هر عصر و زمانه ای در دست خودشان است و در صورت بهره گرفتن از قوای عقل و معرفت است که می توانند از این پیشینه نیز بهترین استفاده را ببرند، در غیر این صورت حتی گنج های پنهان و آشکار سرزمینی نیز به دردشان نخواهد خورد.
به نظر من نه تنها بازی فوتبال که دیگر رشته های ورزشی و مسابقات آن نیز یک رسم و سنت نیک بشری است که همواره می تواند از جنبه های فردی و اجتماعی و حتی بین المللی سبب پیشرفت و بهبود شرایط زندگی در زمین شود و تا دنیا دنیاست بر کفه عمل صالح خالقان آن بیفزاید.
مثال بعدی را از پیامبران و خالقان آیین های پرطرفدار و صاحبان مکاتب فکری بزرگ و خالقان آثار برگزیده علمی و فرهنگی و هنری می آورم که با الگو سازی ها و خلق شیوه های بهتر زندگی و توصیه ها و نظم بخشی جدید و با استفاده از قدرت فکر و اندیشه و تدبیر و هنر خود توانسته اند به چگونگی زندگی آدم های پیرامون خود معنایی جدید بخشیده و طرحی نو در زمینه بالا بردن کیفیت زندگی آنها دراندازند و آن را برای یادگار به نسل های بعدی نیز منتقل کنند.
اما متاسفانه کسانی نیز در این زمین زندگی کرده اند که با مال اندوزی و دغدغه کسب ثروت بیشتر نه تنها از تجاوز به سهم دیگران باکی نداشته اند که حتی با جان و آبرو و سعادت هم نوعان خویش بازی کرده و فرصت زندگی سالم را از آنها سلب کرده اند.
کسانی نیز در عطش قدرت عنان عقل و فهم از دست داده و دست به جنایت های هولناکی بر علیه هم نوعان خود زده اند حالا به بهانه غنیمت بوده یا برای گرفتن خراج و بست گستره حکومت خود یا دسترسی به منابع دیگر سرزمین هایی که رویای فتح آن را در سر پرورانده اند بی آنکه برنامه ای برای آبادانی و بهبود شرایط زندگی مردمان آن داشته باشند.
اما در این میانه آنان که در کنار جهل و ناآگاهی مردمان پیرامون خود به دنبال ثروت و قدرت و شهرت بوده اند می توان گفت در زمره بدترین مردمان زمین هستند یعنی همان در هم آمیختگی ( زر و زور و تزویر؛ شریعتی) که حکایت حال این روزهای خاورمیانه است و متاسفانه سخت اسیر نیروهای بنیادگرای دینی اعم از یهودی و مسلمان و مسیحی به عنوان طراحان اصلی سناریوهای وحشتناکی است که به عناوین گوناگون اما برای استحکام مقام و موقعیت و دسترسی به منابع و ثروت های این منطقه به قیمت فقیرتر شدن و ناامنی و حتی آوارگی و پشته سازی از کشتگان آنها در حال جنگ افروزی بیشتر و دامن زدن به اختلافات گوناگون هستند؛؛؛؛؛؛؛
و اما راهکار رهایی از این وضعیت اسفبار منطقه ای
رهایی از شر بنیادگرایی مذهبی در ارکان حکومت های منطقه است.
_ چه از نوع یهودیان بنیادگرا که با سیاست های متجاوزانه در صد سال گذشته در حال بلعیدن و غصب زمین ها و قلمرو کشورهای منطقه و آواره ساختن آنها و گرفتن امید آنها به ادامه زندگی هستند
_ چه از نوع گروه های تندرو و متعصب مذهبی مانند داعش و ...
_چه رهایی از شر اصل ولایت فقیه که با ارکان ناکارآمدش در ایران برای مردم و حتی آن بخش از دلسوزان دولتی که در دوره هایی با جهد و بجد در بهبود اوضاع جمهوریت تلاش کردند و با انواع مشکلات و سنگ اندازی های بخش ولایی نظام جنگیدند
ارکانی چون مجلس خبرگان رهبری و شوراها و سازمان ها و بخش های وابسته به آن که فقط در 45 سال عمر خود در تلاش برای کسب ثروت از سرمایه های مردم و دستبرد به خزانه مملکت برای حفظ قدرت خود عمل کرده و با ایجاد مشکلات متعدد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و وارد آوردن شوک های متعدد به سرمایه های مردم حتی به زندگی فرزندان این آب و خاک نیز رحم ننموده و دقیقا الگوریتم ها و برنامه های دقیق انگلیسی در زمینه استثمار ممالک مختلف درقرن گذشته را دنبال نموده و در سر خود و زیر عمامه های سنگین و جیب های گشاد و اشتهای سیری ناپذیرشان در اندوختن ثروت حتی در استفاده از انواع ترفند های نظام های کمونیستی برای جلوگیری از پیشرفت مردم نیز ابایی نداشته و از این همه دشمنی و فرصت سوزی در حق مردم و آب و خاک ایران حتی نادم نیز نیستند و همچنان با شدت و حدت هر چه بیشتر در حال برنامه ریزی برای نابودی بیشتر منابع و حیف و میل ثروت آن و مشکل آفرینی برای زندگی شرافت مندانه مردمان این سرزمین هستند.
به امید روزهای روشنی که آخوندهای مزدور حکومتی را به سزای اعمال ننگین و خیانت های آشکارشان در حق کشور و ملت ایران برسانیم و اصول انسانی و نظم و انضباط را در بخش حکومت احیا کرده و آیین های خوب و ریشه داری که برای آرامش و زندگی سالم و بدور از دغدغه های روزمره در آداب و رسوم و سنن مان بوده را نجات و آسایش را به زندگی خود و مردمان منطقه به عنوان یک کشور قدرتمند و صاحب نفوذ باز گردانیم. امین
--------------------------------------------------------------------------------------------
1_بنیاد گرایی دینی که به معنای رویکرد آن دسته از گروه های دینی است که خواهان تفسیر لفظی و ظاهری متون یا کتاب های دینی اصلی هستند و معتقدند آموزه هایی که از چنین قرائتی به دست می آید باید در همه جنبه های زندگی اجتماعی، اقتصادی وسیاسی به کار بسته شود.بنیادگرایان دینی معتقدند که فقط یک دیدگاه در باره جهان می تواند درست باشد وفقط دیدگاه آن هاست که حقیقت دارد:
_ جایی برای ابهام یا تفسیرهای متعدد وجود ندارد
_ در جنبش های بنیادگرای دینی، دسترسی به معنای درست و دقیق متون مقدس فقط به گروهی از مفسران ممتاز مثل روحانیان، کشیشان یا سایر رهبران دینی منحصر است.
این امتیاز اقتدار زیادی نه فقط در امور دینی بلکه در امور دنیایی نیز به این رهبران دینی می دهند.
بنیادگرایی دینی عمدتا در واکنش به فرآیند جهانی شدن پدیدار شده است.هر جا نیروهای فرایند مدرن شدن رفته رفته باعث تزلزل عناصر سنتی جهان اجتماعی مثل
_خانواده هسته ای
_ سلطه مردان بر زنان می شوند
بنیادگرایی به دفاع از عقاید سنتی برمی خیزد. در دنیای جهانی شونده ای که نیازمند دلیل و برهان عقلانی است، بنیادگرایی روی پاسخ های متکی بر ایمان و توسل به حقیقت شعایر پافشاری می کند: بنیادگرایی همان سنت است که به شیوه ای سنتی از آن دفاع می شود . بنیادگرایی بیش تر به چگونگی دفاع از عقاید و توجیه عقاید مربوط می شود تا به محتوای خود این عقاید( بر گرفته از کتاب جامعه شناسی آنتونی گیدنز)
برچسب : نویسنده : 629khordad13880 بازدید : 14