5) اول همسایه سپس خانه

ساخت وبلاگ

" کسانی که بی هیچ توجه به اجتماعی که در آن زیست می کنند تنها به فکر منافع خانواده یا اطرافیان خویشند عاقبت در گرداب خودخواهی و نگاه تک بعدی گرفتار خواهند شد"

توصیه " اول همسایه، سپس خانه " از همان ابتدایی که با آن مواجه شدم فکرم را به خود جلب کرده بود و با آن زاویه داشتم تا جایی که آن را ناشی از نگاه ایثارگرانه و تربیت پیامبرانه می دانستم تا یک سال پیش که با مکتب شیکاگو آشنا شدم و اینجا بود که خیلی از علامت سوال های ذهنیم نسبت به این توصیه برداشته شد و فهمیدم که این نگاه ناشی از یک برداشت درست جامعه شناسانه و نگاه مدیریتی صحیح به جامعه است.

برای روشن شدن مطلب دو مثال می آورم.

مثال اول: افرادی را در نظر بگیرید که باغ های بزرگ و خانه های شاهانه برای خود ساخته اند یا در اموال توقیفی پادشاهان و کارخانه داران سکنا گزیده اند و با ماشین های آخرین مدل روز دنیا با شیشه های دودی در شهر تردد می کنند تا جایی که کاملا از محیط بیرون و شهری که در آن زندگی می کنند مجزا شده اند و حتی تا جایی در حکومت و قدرت نفوذ کرده اند که هیچوقت احتیاج به کار کردن هم نداشته باشند و این همه امکانات تنها بخشی از پاداش حلقه بگوشی و بعضا مزدوری آنها باشد.

آیا این جماعت نیز می توانند از وضعیت حاکم بر جامعه خود متاثر نباشند؟

پاسخ این است که این امر ممکن نیست.

چون این جماعت شاید در سال های اولیه ای که این امکانات در اختیارشان قرارگرفت به راحتی و آسایش خاطر روزگار گذرانده اند چون کسی بر راستی گفتار و کردار آنها شک نمی کرده ولی به زودی و با در تنگنا قرار گرفتن مردم، آنها نیز مجبور به دوری بیشتر و به نوعی مخفی کردن این همه امکانات شده اند و شروع به باج دادن به اطرافیان و مزدورانی که دهان سفت و محکمی داشتند و اسرار آنها را فاش نمی کردند، شده و هر سال که در سایه مدیریت افتضاح و بی تدبیری در کشورداری و حقد و کینه ای که نسبت به مردمان آگاه داشتند در کنار صندلی های حکومتی که اشغال کرده بودند وضعیت زندگی مردم بدتر می شد. آنها نیز مجبور به اختلاس و دزدی و تظاهر بیشتر می شدند تا جایی که برای حفظ این امکانات چاره ای جز دروغ گویی و پشتیبانی از افراد شرور برای ایجاد حلقه امنیتی در گرد خود و سپس فرمان به کشتن آگاهان و اندیشمندان اجتماعی به شیوه های بسیار متوحشانه و سپس رویارویی مستقیم با مردم توسط نیروهایی که تا دندان آنها را مسلح کرده بودند و در شهر در حال تردد بودند نداشتند و هر چه گذشت و پرده ها و نقاب ها از چهره شان افتاد بر میزان خشونت و اعمال ضد اخلاق و انسانیت آنها نیز افزوده شد.

چرا؟؟؟؟؟

چون درک و درایت لازم را نداشتند که زندگی در صلح و آرامش و با امکانات خوب در صورتی ممکن است که جامعه و مردمی که در میان آنها زندگی می کنید نیز باید از امکانات خوب و رفاه و آسایش برخوردار باشند تا شما بتوانید سلامت و سعادت زندگی خود را نیز حفظ کنید.

مثال دوم :

در رفتار دو گانه کشورهای غربی در رابطه با ایرانیان نیز می توان رعایت نکردن این اصل مهم و عوارض آن را مشاهده کرد.

این کشورها خودشان انقلابیون را به عنوان اپوزسیونی که توان داشتند که حکومت پهلوی دوم را که قدرت بزرگی در منطقه شده بود را سرنگون کنند. مورد حمایت قرار دادند و همه نوع امکانات حمایتی و رسانه ای را در اختیار آنها قرار داده بدون اینکه به عواقب قدرت گرفتن آنها برای مردم ایران و دنیا توجهی کنند و پس از اینکه انقلابیون به قدرت رسیدند و بر علیه منافع آنها نیز قیام کردند و سفارت آمریکا را اشغال نمودند، متوجه شدند که همان پادشاه قبلی بهتر با آنها کنار می آمده و منافع مورد نظر آنها را بهتر تضمین می کرده است. پس همه به طرز ناجوانمردانه ای پشت سر همسایه غربی ایران که حالا با ایران وارد جنگ شده بود ایستادند و هر نوع حمایتی که ممکن بود را با هدف از پا در آوردن انقلابیون اما در عمل بر ضد کسانی که برای دفاع از ملت و میهن خود می جنگیدند و بر علیه مردم ایران به عمل آوردند.در این جنگ بود که مردم ایران تعداد زیادی از جوانان فرهیخته و کارآمد و نازنین خود را از دست دادند و مجروحان و جانبازان زیادی حاصل این جنگ نابرابر بود و خیلی از زیر ساخت های کشور به راحتی در این نبرد نابود شدند اما قسمت تاسف برانگیزتر ماجرا زمانی اتفاق افتاد که این انقلابیون و تندرو هایی که حالا با گذر از جنگ در جایگاه ها و پست های کلیدی خود به خوبی تثبیت شده بودند و باز هم حاضر به سازش با دنیا نبودند را با نگاه خوش بینانه خواستند تحریم کنند که در عمل مردم ایران بودند که تحریم شدند و آنها باز راه چاره را در افزایش این تحریم ها و شدت بخشیدن به آنها یافتند. در حالی که اهالی حکومت به راحتی با همه دنیا در ارتباط بودند و در دنیا تردد داشتند و فرزندان و اطرافیان و وابستگان آنها حتی با پول های ناشی از اختلاس هایی که مسلم و ثابت شده بودند در کشورهای غربی به راحتی پذیرفته می شدند و مورد استقبال و تشویق قرار می گرفتند تا جایی که هم اکنون حلقه های دور از مرکز خودی های نظام هم تابعیت آمریکا و کشورهای غربی را دارند و به راحتی در دنیا در تردد هستند و تنها برای سهم گرفتن و خودی نشان دادن و استفاده از امکانات اینجا برای درمان و عمل زیبایی و تجدید پست و مقام به ایران سفر می کنند و در مقابل این فشار ها با مدیریت و برنامه ریزی آمریکا تا جایی بر مردم ایران افزایش یافته که تاثیر خودش را حتی در ظاهر و قیافه مردم نیز گذاشته است و حقوق اولیه ای چون خوراک و مسکن و شغل و حتی حق ازدواج را نیز از مردم عادی ایران سلب کرده است.

امروز اگر فردی با نگاه دقیق در خیابان های ایران تردد کند از روی شکل ظاهری مردم به راحتی می تواند حلقه خودی ها و مزدوران حکومتی لباس شخصی را نیز از مردم عادی تشخیص دهد.

_ اگر مردانی با هیکل های درشت و چند برابر درشت تر از مردم عادی با شکمی جلو و گردنی قطور و زنانی با چادرهای سیاه و مقنعه ای سیاه تر که از پیشانی تا چانه آنها را در خود جای داده و چشمانی در حال تجسس و دید زدن مردم که در دسته هایی چندتایی و دور از هم حرکت می کنند را دیدید شما با مزدوران درجه چندمی که یا عضو بسیج هستند یا کارت هایی به نام های مختلف دارند که به عناوین مختلف مثل شرکت در راهپیمایی یا گزارش از تجسس در احوال زندگی مردم و از این دست اعمال شارژ می شوند و اساسا دغدغه شغل و درآمد و نداشتن امکانات رفاهی و حقوق اولیه زندگی ندارند مواجه هستید

_ اگر کسانی رادیدید که هیکل های خوب تغذیه شده نسبتا جمع و جور تر و بعضا ورزیده با ته ریش مخصوص انقلابیون و زنانی که یا خود را در چادرهای مشکی و مقنعه پوشانده اند اما ماشین های مدل بالا سوار می شوند و بعضا تمام صورت را کوبیده و از نو ساخته اند و پست های مهم و یا مشاغل به اصطلاح لوکس دارند مانند مداحان حتی خیلی از گویندگان و مجریان در حال حاضر صدا و سیما و کسانی که در ادارات و سازمان ها پست های کلیدی دارند بدانید که با حلقه های نزدیک تر که به اصطلاح مغزهای متفکر نظام هستند و همه نوع امکانات حکومتی و سهمیه های آموزشی برای پیشرفت و انجام ماموریت های مختلف داخلی و خارجی در اختیار آنها قرار می گیرد و خانواده خیلی از این افراد خارج از کشور خصوصا در کشورهای غربی هستند و آنها نیز به راحتی در بین ایران و کشور میزبان خود در تردند.

اما گمان نکنید که واقعا مغز متفکری دارند بلکه چون میزان سرسپردگی و ذوب شدگی بالایی داشته اند مورد التفات هسته مرکزی حکومت قرار گرفته و همه نوع سهمیه و بورسیه و امکاناتی برای پیشرفت آنها هزینه شده است ولی چون آنها عموما نتواسته اند از مرحله اول " هرم رشد فکری" عبور کنند و در مسیر پیشرفت بیفتند دریغ از تاثیر حتی کمی از این همه امکانات برای رشد و توسعه فردی خود چه برسد انتظار اندک نفعی که آنها ممکن است به جامعه برسانند که البته زیان نزنند جای شرکش باقی است؛؛؛

_ شما این نوع تفاوت ظاهری را نیز در گروه آخوندهای حکومتی بر اساس نزدیک بودن و در درجه دوری و نزدیکی به هسته قدرت را نیز می توانید مشاهده کنید بدین صورت که دورترها هیکل های درشت تر و شکم های بزرگ تر و گردن های قطورتری دارند و زنان حوزوی با هیکل های درشت تر مشغول به مشاغلی چون خادمی مراکز مذهبی یا اداره امور صیغه خانه های وابسته به این مراکز هستند

_ به درجه نزدیکی یا دوری پاسدارن به هسته مرکزی حکومت نیز می توانید بر اساس درشتی هیکل و شکم داشتن یا نداشتن پی ببرید

نتیجه اینکه:

"حکومت هایی که در امور دیگر کشورها مداخله می کنند شاید گمان کنند که با این دخالت ها و تعیین سرنوشت برای ملت های دیگر می توانند سرمایه ها و دارایی های آنها را توسط مزدوران وابسته به حکومت از آن خود کنند و با تحریم مردمان کشوری به منابع مادی و انسانی ارزشمد آنها دسترسی راحت تر و بی دغدغه تری داشته باشند. اما غافل از این هستند که گرداب های سخت و نتیجه درگیری های بعدی که باید هزینه های گزاف آن را بپردازند خیلی زود خودشان را درگیر می کند. کاش همه می فهمیدیم دنیا در صورت توجه به منافع و عوامل زیر ساختی دیگر کشورها و همسایگان یگدیگر است که جایی برای زندگی باقی خواهد می ماند"

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم فروردین ۱۴۰۳ ساعت 15:49 توسط شب شکن  | 

آیا مایلید عینک تون را عوض کنید ؟...
ما را در سایت آیا مایلید عینک تون را عوض کنید ؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 629khordad13880 بازدید : 18 تاريخ : يکشنبه 9 ارديبهشت 1403 ساعت: 3:01