28) کاپیتولاسیون پس از انقلاب 57

ساخت وبلاگ

" کاپیتولاسیون یا قضاوت‌سپاری،[۱] سپردن حق رسیدگی قضایی جرایم اتباع و شهروندان بیگانه به نمایندهٔ حقوقی دولت بیگانه است(ویکی پدیا) و قدمتی دارد که می توان رد پای آن را در دل تاریخ دنبال کرد اما پس از انقلاب 57 در ایران به صورت داخلی و به شکل سپردن حق رسیدگی قضایی جرایم روحانیون به دادگاه ویژه روحانیت در جوار اصل ولایت فقیه که معنای عملی آن پذیرش بی چون و چرای ولایت و فرامین ولیان فقیه در جایگاه رهبری نظام و تشکیلات عریض و طویل این ولایت در جامعه ایران گردید و پس از گذشت چند دهه با توجه به نقص دور و تسلسل که از بدو تصویب این اصل بر آن وارد بود به نوعی از نفوذ روحانیون و گماشتگان آنان در تمامی ارکان حکومت شد و منجر به انواع فساد های کلان در همه امور اقتصادی، اجتماعی تا ابتذال فرهنگی در جمعیت روحانیون گردید و عوارض آن در طول این دوران بر زندگی مردم و کشور ایران تحمیل شده است"

از آنجایی که قانون برای ایجاد نظم و انضباط در جوامع انسانی وضع می گردد در زمان وضع آن باید دقت و توجه بسیار زیادی برای جلوگیری از ابهاماتی که خود سبب بی نظمی می گردند صورت بگیرد اما در زمان هایی که جامعه ای مورد تجاوز یا غصب ارکان حکومتی توسط گروهی که مقاومت در برابر آنها ممکن نیست قرار می گیرد و چرایی آن بر می گردد به تجربیات پیشینه چنین حکومت هایی در تاریخ آن ملت و پشتیبانی دولت های استعمارگر و تکیه بر حذف میهن پرستان و نخبه کشی سوار بر مرکب ناآگاهی و ترس و خرافاتی که بر زندگی مردم سایه افکنده است، قوانینی بر جامعه تحمیل می گردد که خود موجبات بی نظمی و عقل گریزیند.

برای مثال: می توان به دوران خلافت اسلامی که بنی امیه به صدر نشسته بودند یا دوره دوم خلافت بنی عباس و ایران پس از انقلاب 57 که بنیادگران دینی توانستند با حذف یا متواری ساختن روشنفکران، انقلاب مردم ایران را غصب و قانون اساسی باب میل خود را تصویب و ارکان آن را با پسوند اسلامی به نفع باورهای خودخواهانه خود اشغال و تندرو ها را بدون داشتن هیچگونه دانش و تجربه ای در پست های مختلف آن به کار گمارند.

متاسفانه وقتی جوامع مغلوب نیروهای تندرو و بی عقل مذهبی می شوند بهترین راه مبارزه با آنها بالا بردن سطح فرهنگ و دانش و اطلاعات مردم خصوصا اطلاعات حقوقی آنها است تا بشود جلوی خطرات بزرگی که این قوانین غلط برای آنها ایجاد می کند را گرفت.

برای شفاف تر شدن ریشه های مشکلات اجتماعی این روزهای ایران توجه شما مخاطب عزیزم را به موارد زیر جلب می نمایم.

_ آیا تاکنون به عنوان یک شهروند ایرانی از خود پرسیده اید که چرا اصطلاحات حقوقی در ایران تا این اندازه عربی و غیر قابل فهم هستند؟

_آیا در زمان مطالعه قانون اساسی به این نکته توجه کرده اید که در اکثریت اصول آن با فرمان جاسازی کلمه اسلام در آن امکان اجرایی شدن از آن گرفته شده و در واقع آن اصل را دچار تناقص نموده است؟

_آیا تاکنون از خود پرسیده اید چرا قانون در ایران نمی تواند اثر بازدارندگی خود را در مقابل این همه فساد و اختلاس و رانت و مشکلات متعدد ایفا کند؟

_ آیا می دانید اصل ولایت فقیه به هیچ وجه با ارکان نظام های مدرن که برای اداره و نظم امور جوامع بزرگ طراحی و تاسیس شده اند سر سازگاری ندارد حتی اگر در راس تمامی قوای آن نیز فردی معمم نشسته باشد؟

_ آیا می دانید اصل ولایت فقیه عملا به فقیهان حکومتی حق وتویی داده است که بتوانند حتی بر خلاف رای و نظر حداکثری مردم جلوی اجرایی شدن اموری که در نظم بخشیدن و بالا بردن رفاه عمومی موثرند را گرفته و حقوق مربوط به بخش جمهوریت آن را نادیده بگیرند؟

_ آیا شما به چشم ندیده اید که فقیهان با تکیه بر اصل ولایت فقیه می توانند به گماشتگان خود اجازه دهند که فرزندان این مرز و بوم را در خیابان ها مورد ضرب و شتم قرار داده و حتی آنها را بکشند در حالی که از مصونیت کامل قضایی نیز برخوردار هستند؟

_ آیا شما به گواه مستندات متقن شاهد ضرب و شتم مردم خصوصا زنان در خیابان ها و نقص حقوق انسانی و بشری آنان در شکنجه گاه های تحت امر و نظارت فقیهان نبوده اید؟

_ آیا انواع فساد اخلاقی آنان تحت پوشش های موجه دینی و عناوینی که به اسلامی ختم می شوند را ندیده اید؟

_ آیا در بازگو کردن اعداد اختلاس ها در نظام ولایی پس از به قدرت رسیدن فقیهان به لکنت نیفتاده اید؟

_ در شمارش صفرهای ثروت ها و اعداد حساب هاب بانکی منتسب به فقیهان به قدرت رسیده دچار مشکل نشده اید؟

_ آیا تبعات دشمنی همیشگی فقیهان با دولت های خارجی را بر زندگی و امنیت و آرامش و رفاه زندگی خود و دیگران ندیده اید؟

_ آیا متوجه نیستید که با هر روشنگری و بیداری که در فکر و نظر مردم نسبت به آنان صورت می گیرد بر میزان دشمنی و کینه و غضب این فقیهان نسبت به مردم افزوده می شود؟

_ آیا شاهد این نیستید که اصول عدالت و اخلاق و انسانیت است که سال هاست توسط فقیهان به قدرت رسیده له می شود و کسی نمی تواند حتی به آنها اعتراض موثری نیز داشته باشد؟

حال جای این سوال پیش می آید که اگر ملتی در این شرایط سخت حتی به فکر رهایی از ظلم و ستم این فقیهان بوده و باشد و طی برنامه ای بلند مدت در صدد محدود کردن قدرت و به چالش کشاندن نقص ها و مخاطرات این نوع زمامداری باشد برانداز و دشمن تلقی شده و شایسته و بایسته است که ولیان فقیه و گماشتگان آنها چفیه رزم در مقابل این گروه از ملت که جز پایمال شدن حق و حقوق خود و محروم شدن از حقوق انسانی و اجتماعی و منزوی و مطرود شدن چیز دیگری در نظام اسلامی عایدشان نشده است پوشیده و خود را مجاز و موظف به محروم ساختن حق و حقوق روز افزون آنها دانسته حتی اگر به اکثریتی بزرگ در جامعه رسیده باشند؟؟؟؟؟

آقایان و بانوانی که با استفاده از انواع سهمیه ها و بورسیه ها و به واسطه سرخم کردن و پذیرش ظلم و ستم فقیهان و با پا گذاشتن بر روی حق و حقوق اکثریت این مردم توانسته اید به انواع امکانات مادی و پست و مقام های حکومتی و دولتی برسید.

_ آیا تاکنون حتی در خلوت با خودتان به این مسئله فکر کرده اید که در این مملکت هستند تعداد زیادی از جوانان و مردمی که با انواع محرومیت ها و مشکلاتی که همین نظام بر سر راه پیشرفت آنها تراشیده است توانسته اند پیشرفت کنند و به جایگاه رفیعی برسند اما اجازه یک زندگی ساده و شرافتمندانه نیز به آنها داده نمی شود؟

_ آیا می دانید همین نظام تو در تو و گزینش محور حتی در مقابل کارآفرینی، ارائه خدمت به محرومان و انجام امور داوطلبانه به نفع مردم توسط خودشان نیز از انواع مانع تراشی ها و سنگ اندازی های حرفه ای گذشت نمی کند؟

_ آیا می دانید همان مردمی که در اثر ندانم کاری ها و بی تدبیری و بعضا شرارت های امثال شما چون بالا رفتن از دیوار سفارت و تحریک همسایگان به کام جنگی سهمگین در افتادند و با خون جوانان خود تمامیت ارضی و کشور و میهن خود را پاس داشتند چنان با مشکلات اقتصادی و معضلات فرهنگی اجتماعی دست به گریبان شده اند که از این نوع زمامداری بیزار شده اند؟

_ آیا می دانید زمانی که شما داشتید از مزایای جنگ تحمیلی که یکی از آنها توجیه انواع سهمیه در شرایط جنگی بود نهایت استفاده را می بردید این مردم بودند که زیر بمب و گلوله های آن مقاومت می کردند؟

_ آیا می دانید زمانی که امثال شما داشتید از انواع بورسیه ها برای تحکیم جایگاه خودتان در حکومت و دولت تلاش می کردید این مردم بودند که سخت درگیر عوارض جنگ هشت ساله بودند و با سرانگشتان تدبیر و با دست خالی و بدون حمایت های حکومتی یکی یکی این عوارض را از زندگی خود و اطرافیان و جامعه ایران رفع می کردند؟

_ آیا می دانید انگشت اتهام شما کسانی را نشانه گرفته است که با صبر و آرامش و پرهیز از درگیر شدن با ولیان فقیه و در اوج خطراتی چون محروم شدن از انواع حقوق اجتماعی اندکی که داشتند، دستگیر و زندانی شدن و حتی خطر ترور و سلاخی شدن بدون هیچ چشم داشتی با اتکا به اصل تساهل و تسامح برای بهبود شرایط زندگی مردم نهایت همکاری و همراهی را با دولت های مورد تایید همین نظام داشتند اند؟

_ آیا هم اکنون که این نظام از سر تا انگشتان پا دچار فساد و تورم ناشی از این همه عفونت شده است و چون بدنی گندیده و متعفن روی دست مردم مانده است که نمی دانند با این همه سر و صدا و داد و فریاد و خدم و حشم و خودی و گارد ویژه و آتش به اختیار او چه بکنند نیز ما برانذاز و متهم هستیم؟

_ آیا بهتر نیست که شما مدعیان به خود آیید و بفهمید که راه خطا و قانون اشتباه عاقبتی جز فساد و تباهی ندارد و اجازه بدهید دلسوزان مردم و عاقلان جمع در ترسیم خط و مشی آینده و مسیر حرکت مردمی صبور و خسته از این همه بی تدبیری 45 ساله از حکومت و دار و دسته آن نهایت دقت و دوراندیشی را به کار بندند

" ما مردم نیز بهتر است بفهمیم که دادن اختیار تام به هیچ کسی حتی در جمع های کوچک نیز نمی تواند تضمین کننده پیشرفت آن جمع و سعادت و سلامت آنها در این دنیای پیچیده و به هم پیوسته معاصر بشود و از این کار در آینده پیش رو جدا بپرهیزیم و از جربیات دیگر کشورها در زمینه کشور داری نیز استفاده ببریم"

+ نوشته شده در دوشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۴۰۲ ساعت 7:50 توسط شب شکن  | 

آیا مایلید عینک تون را عوض کنید ؟...
ما را در سایت آیا مایلید عینک تون را عوض کنید ؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 629khordad13880 بازدید : 21 تاريخ : پنجشنبه 9 فروردين 1403 ساعت: 22:05