22) نجات زمین

ساخت وبلاگ

به نظر می رسد راه نجات زمین از مسیر زیر بگذرد.

_نجات خاورمیانه از بنیاد گرایی دینی

_ ارائه الگوهای کارآمد لیبرال دموکراسی

_مهار خودخواهی ساکنان زمین یعنی مبارزه علیه انحصار طلبی های معمول 20 درصدی ها در هر رشته

و این یعنی " مستولی شدن آرامش بر زمین"

همچنانکه بشر با پذیرش اصول علمی و با تخصصی کردن رشته های مختلف علوم به دستاوردهای مهم و پیشرفت های تکنولوژیک فراوان رسید و با بکارگیری این شیوه توانست به مهار نیروهای طبیعت دست یابد، هم اکنون نیز با این چشم انداز روشن نسبت به آینده که آدمی می تواند با "تفکیک نهادی " و تخصصی کردن نهاد های حاکم بر زندگی انسانی در کشورهایی که هنوز نتوانسته اند موفق به این تفکیک مهم شوند، می تواند

"در زندگی اجتماعی خود در زمین به صلح و آرامش برسد"

این نهاد ها عبارتند از:

_ نهاد دین

_ نهادهای حکومت(قوه مقننه،قوه مجریه،قوه قضائیه)

_ نهاد اقتصاد

_ نهاد خانواده

_ نهاد آموزش و پرورش

_ نهادهای نظامی و امنیتی

آنچنانکه دیگر نیازی به این همه درگیری و مقابله های شدید و خونین نداشته باشد و در این مسیر چون تجربه موفق پیروان دین مسیح که با تفکیک نهاد دین از نهاد حکومت توانستند به موفقیت های چشمگیر اجتماعی و ارتقاء کیفیت زندگی دست یابند. لازم است پیروان دین اسلام و یهودیان نیز بر بیماری شدید تکبر در بنیادگرایان اسلامی و یهودی که از حس خودخواهی مفرط توام با ناتوانی فکری آنان در کنار آمدن با واقعیات زندگی امروزی نشات می گیرد فائق آیند و با ترمیم و بازسازی حکومت های خود که اکثرا در منطقه خاورمیانه تجمع یافته اند راه را بر فعالان اجتماعی و مدنی بگشایند تا توان خود را صرف مهار اژدهای خشمگین و کینه توز و لجبار منیت در بین این تعداد ازمردمان زمین و پیروان ادیان و آیین های تمامیت خواه کنند.

در این راستا لازم است با چند تعریف آشنایی داشته باشیم.

تعریف اول :بنیادگرایی دینی یعنی چه؟ (1)

تعریف دوم : نمودهای بنیادگرایی دینی و چگونگی ظهور آنهادر جهان معاصر(2)

تعریف سوم:دموکراسی یعنی چه و انواع آن کدامند؟ (3)

راهکارها:

گام اول_ حکومت ها و گروه های بنیاد گرا باید محکوم شوند:

همانطور که دنیا حکومت جمهوری اسلامی را به عنوان یک حکومت بنیادگرای اسلامی و کره شمالی را با به عنوان یک حکومت اقتدار طلب و می توان گفت بنیادگرای کمونیستی مدتی طولانی است که تحریم کرده و دیگر کشورهای جهان را از ارتباط با آنها منع کرده است. حرکت کشور آفریقای جنوبی در محکوم کردن اسرائیل به عنوان حکومتی که اقدام به نسل کشی نموده است حرکت بسیار خوب و اقدام موثری خواهد بود در محکومیت یک حکومت بنیادگرای یهودی که تعلل جهانیان در دهه های اخیر در محکومیت این نظام است که دست این حکومت را باز گذاشته تا توانسته نه تنها درگیری ها و کشتارهای پیاپی را برای اشغال اراضی کشورهای مسلمان پذیرنده قوم یهود را تداوم بخشد که در روال حکومتی ایالات متحده و مخدوش کردن روال رو به رشد یک حکومت لیبرال دموکراسی به عنوان تجربه موفق بشری با نفوذ عوامل خود و حمایت های مالی فراوان اخلال ایجاد کند و حال جا دارد همه کشورهای موثر جهان بطور هماهنگ و برای نجات بشریت از بنیادگرایی هولناک یهودیان متحد شده و این نوع از حکومت را محکوم و تحریم نمایند.

گام دوم_ تلاش در جهت ارائه الگوهای موفق از لیبرال دموکراسی.

شیوه حکمرانی در کشور آمریکا با توجه به آزادی ها و اختیارات فردی و حق مشارکت در حکمرانی و رشد و پیشرفت هایی که در زمینه های متعدد از آن خود ساخته منهای دخالت های زیادی که در امور دیگر کشورها دارد و عدم تحمل پیشرفت دیگر کشورها و سنگ اندازی در مسیر ورشد وترقی ملل دیگر که با نوعی زورگویی که آب و رنگ رفتارهای بنیاد گرایان یهودی ومسیحی پر نفوذ در این حکومت را نمایان می سازد و نقطه ضعف بسیار مهمی برای نظام اقتدار این کشور تلقی می شود در کنار روی کار آمدن روسای دولت بسیار کهنه گرا و جنگ طلب با برنامه هایی بسیار طبیعت ستیزانه و کوته نظرانه در دو دوره ریاست جمهوری گذشته می تواند اقتدار این کشور را به عنوان یک کشور طرفدار آزادی و حمایت کننده پیشرفت های نوین به خطر اندازد. به عبارت دیگر تصور آمریکایی به ریاست رئیس جمهور های تکراری در چهار سال پیش رو نه تنها چهره کاملا ناخوشایندی از حکمرانی را در مقابل چشم جهانیان خواهد گشود که رغبت ملت ها به بنیادگرایی و برگشت به شیوه های کهنه را با تصور روی کار آمدن آنها و در نتیجه به این نوع شیوه حمکرانی را کم خواهد کرد که جا دارد هر دو حزب فعال در آمریکا در انتخاب کاندیدهای نهایی خود این نکته را مد نظر قرار دهند. بدیهی است هر چه تعداد چهره های جدید با افکاری نو با گرایش های صلح طلبی در عرصه های سیاسی آمریکا به عنوان مهد دموکراسی بیشتر باشند امکان گذر از این شرایط سخت حمکرانی توام با نزاع و کشمکش در جهان راحت تر خواهدشد.

گام سوم_ قدرت حکومت ها و نیروهای نظامی دست نشانده آنها توسط مردم و فعالان سیاسی و مدنی همه کشورها با اجرای سیاست های ضد جنگ و بالا بردن حساسیت اجتماعی در زمینه بروز هر نوع درگیری و کشمکش و تنش های نظامی محدود گردد.

در ابتدا و نخست روی سخنم به فعالان سیاسی و نظامیان کشور و میهن عزیزم ایران است و از آنها که در شکل گیری و پایه گذاری این نوع حکومت بنیادگرای دینی در کشور نقش داشته اند می خواهم که با به بن بست رسیدن و شیوه بد این نوع حکمرانی و عدم موفقیت آن در تامین امنیت و حداقل های زندگی مردم و با برملا شدن انواع فساد و ناکارآمدی آن شهامت برگشت و پوزش و عذر خواهی از مردم را داشته باشند و پیش از دست رفتن فرصت ها برای جبران خسارات وارده حداقل دست از حمایت از این شیوه حکمرانی بردارند و از نیروهای نظامی کشور و حتی از بدنه سپاه نیر انتظار می رود که در مقابل تعداد اندکی از سرداران مورد حمایت هسته مرکزی حکومت که جمعا با همان هسته مرکزی به تعداد صد نفر نیز نمی رسند و به طور ثابت و توام با سقوط رژیم پهلوی با بی عقلی هر چه تمام تر و در سایه تعصبات فکری و مشکلات تربیتی خود جز ایجاد هزینه برای کشور و مردم به کار دیگری مشغول نبوده و نیستند و هم اکنون نیز در پی ترس از ریزش اطرافیان و سقوط پایگاه اجتماعی خود در یک تصمیم آنی که معلوم است در گعده های خودی ها حتی بدون اطلاع دولت اقدام به پرتاب موشک به خاک کشورهای همسایه کرده و امنیت مردم منطقه و کشور خود را تهدید کرده اند اقدام جدی نموده و هزینه های مقابله با آنها و بار مبارزاتی را صرفا بدوش مردم عادی خصوصا جوانان آگاه و دلسوز کشور نیندازند.

1_بنیاد گرایی دینی که به معنای رویکرد آن دسته از گروه های دینی است که خواهان تفسیر لفظی و ظاهری متون یا کتاب های دینی اصلی هستند و معتقدند آموزه هایی که از چنین قرائتی به دست می آید باید در همه جنبه های زندگی اجتماعی، اقتصادی وسیاسی به کار بسته شود.بنیادگرایان دینی معتقدند که فقط یک دیدگاه در باره جهان می تواند درست باشد وفقط دیدگاه آن هاست که حقیقت دارد:

_ جایی برای ابهام یا تفسیرهای متعدد وجود ندارد

_ در جنبش های بنیادگرای دینی، دسترسی به معنای درست و دقیق متون مقدس فقط به گروهی از مفسران ممتاز مثل روحانیان، کشیشان یا سایر رهبران دینی منحصر است

2_ این امتیاز اقتدار زیادی نه فقط در امور دینی بلکه در امور دنیایی نیز به این رهبران دینی می دهند. بنیادگرایان دینی به چهره های سیاسی نیرومندی در جنبش های مخالف تبدیل شده اند، هم در احزاب سیاسی اصلی( از جمله در ایالات متحده) و هم به عنوان روسای دولت( مثل ایران). بنیادگرایی دینی پدیده نسبتا تازه ای است_ فقط طی چند دهه اخیر است که این اصطلاح کاربرد عمومی پیدا کرده است. بنیادگرایی دینی عمدتا در واکنش به فرآیند جهانی شدن پدیدار شده است.هر جا نیروهای فرایند مدرن شدن رفته رفته باعث تزلزل عناصر سنتی جهان اجتماعی مثل خانواده هسته ای و سلطه مردان بر زنان می شوند، بنیادگرایی به دفاع از عقاید سنتی برمی خیزد. در دنیای جهانی شونده ای که نیازمند دلیل و برهان عقلانی است، بنیادگرایی روی پاسخ های متکی بر ایمان و توسل به حقیقت شعایر پافشاری می کند: بنیادگرایی همان سنت است که به شیوه ای سنتی از آن دفاع می شود . بنیادگرایی بیش تر به چگونگی دفاع از عقاید و توجیه عقاید مربوط می شود تا به محتوای خود این عقاید...

همچنان که تا پیش از تاسیس کشور اسرائیل یعنی چند سال پس از پایان جنگ جهانی دوم هیچ کشوری وجود نداشت که یهودیت دین رسمی آن باشد و اجتماعات یهودیان در اروپا، آفریقای شمالی و آسیا پراکنده بودند و به وفور مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند و نقطه اوج این آزار و اذیت ها کشتار جمعی میلیون ها یهودی به دست نازی ها در اردوگاه های جمع آوری یهودیان در جریان جنگ بود.

_ واژه دموکراسی از لغت یونانی دموکراتیا گرفته می شود که اجزای آن عبارتند از دمو( مردم) و کراتوس(حکومت).

بنابر این دموکراسی در اصل به معنای نظامی سیاسی است که در آن مردم حکومت می کنند نه پادشاهان یا اشراف، ظاهر امر حاکی از این است که معنای دموکراسی ساده و روشن است، اما واقعیت این نیست. حکومت دموکراتیک در دوره های گوناگون و در جوامع مختلف شکل های متفاوتی داشته است که بستگی به چگونگی تعبیر و تفسیر این واژه دارد. برای مثال" مردم" به اقسام گوناگون به معنای صاحبان سرمایه، سفیدپوستان، تحصیل کردگان، مردان و بزرگسالان تلقی شده است. در برخی از جوامع دموکراسی به صورت رسمی فقط در حوزه سیاسی پذیرفته می شود، در حالی که در سایر جوامع حوزه های وسیع تری از زندگی اجتماعی را در می گیرد.

به طور کلی دموکراسی را نظامی سیاسی قلمداد می کنند که بیش از همه نظام ها قادر به تامین برابری سیاسی، حمایت از آزادی، دفاع از منافع عمومی، برآوردن نیازهای شهروندان و پیشبرد رشد اخلاقی افراد است و امکان تصمیم گیری های اثربخش را به نحوی فراهم می آورد که منافع همه در آن ها رعایت شود. اهمیت متفاوتی که به هر یک از این اهداف گوناگون داده می شود، ممکن است تعیین کننده این باشد که آیا دموکراسی در وهله اول به مثابه شکلی از قدرت عامه( خود- حکم فرمایی و خود- گردانی) تلقی می شود یا به منزله چهارچوبی برای حمایت از تصمیم گیری های دیگران ( مثل گروهی از نمایندگان منتخب)

در دموکراسی مشارکتی (یا دموکراسی مستقیم) همه تصمیم ها را به طور مشترک کسانی اتخاذ می کنند که از این تصمیم متاثر می شوند. این همان نوع اولیه دموکراسی است که در یونان باستان به آن عمل می شد. کسانی که شهروند بودند که فقط اقلیت کوچکی از جامعه بود، پیوسته گرد هم می آمدند تا به بررسی سیاست ها و اخذ تصمیم های مهم بپردازند. دموکراسی مشارکتی در جوامع مدرن اهمیت زیادی ندارد، چون در این جوامع توده های عظیم جمعیت دارای حقوق سیاسی اند و مشارکت فعالانه همه برای اتخاذ تصمیم های موثر بر زندگی آن ها غیر ممکن است.

ملاحظات عملی سبب می شود که دموکراسی مشارکتی در مقیاس های بزرگ و وسیع انجام پذیر نباشد، به استثنای موارد جزئی مثل همه پرسی های معین، دموکراسی نمایندگی رواج بیشتری دارد و به نظام های سیاسی اطلاق می شود که در آن ها تصمیم های اثرگذار بر یک اجتماع را همه اعضای آن اجتماع اتخاذ نمی کنندبلکه کسانی تصمیم گیرنده اند که اعضاء اجتماع به همین منظور انتخاب شان کرده اند. در سطح حکومت ملی، دموکراسی نمایندگی به شکل انتخابات کنگره، پارلمان یا تشکل های ملی مشابه آنها در می آید. دموکراسی نمایندگی در سطوح دیگری هم که تصمیم گیری های جمعی در آن ها وجود دارد دیده می شود، مثل استان ها یا ایالت های یک اجتماع ملی، شهرها، روستاها، محله ها و سایر مناطق، بسیاری از سازمان های بزرگ امور خود را با استفاده از دموکراسی نمایندگی می گردانند، یعنی کمیته اجرایی کوچکی انتخاب می کنند که تصمیم گیری های مهم توسط آنها صورت بگیرد.

کشورهایی که در آن ها خیل رای دهندگان می توانند از میان دو یا چند حزب دست به انتخاب بزنند و توده جمعیت بالغ حق رای دارند، معمولا لیبرال دموکراسی نامیده می شوند. بریتانیا و سایر کشورهای اروپای غربی، ایالات متحده، ژاپن، استرالیا و نیوزیلند همه در همین مقوله جای می گیرند.

منبع تعاریف: کتاب جامعه شناسی آنتونی گیدنز

+ نوشته شده در جمعه بیست و نهم دی ۱۴۰۲ ساعت 19:38 توسط شب شکن  | 

آیا مایلید عینک تون را عوض کنید ؟...
ما را در سایت آیا مایلید عینک تون را عوض کنید ؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 629khordad13880 بازدید : 39 تاريخ : يکشنبه 1 بهمن 1402 ساعت: 14:24